اختصاصی / ترجیح شهردار بومی سازمانی بر بومی جغرافیایی، آگاهانهتر است
اعضای شورای شهر در انتخاب شهردار، باید بومی سازمانی را بر بومی جغرافیایی ترجیح دهد، چرا که انتخاب شهردار بومی سازمانی در توسعه و آبادانی شهر نسبت به انتخاب شهردار بومی جغرافیایی، آگاهانهتر است.
اختصاصی / به گزارش پایگاه خبری و اطلاع رسانی وارنا ، شورای شهر در انتخاب شهردار، باید بومی سازمانی را بر بومی جغرافیایی ترجیح دهد، چرا که انتخاب شهردار بومی سازمانی در توسعه و آبادانی شهر نسبت به انتخاب شهردار بومی جغرافیایی، آگاهانهتر است.
شهردار بومی سازمانی به معنای شهرداریچی بودن افراد کاندیدای شهردار شدن است، یعنی کسی که حداقل یک دهه دوران خدمت کارمندی و مدیریتی خودش را در شهرداری طی کرده باشد، نسبت به شخص بومی جغرافیایی، یعنی متولد این شهر ولی بدون شناخت از مدیریت پیچیده شهری، میبایست در پارلمان محلی ارجعیت داشته باشد و این نکتهای است که هیچگاه به آن توجه نشده است.
امروزه جزء موضوع روز و سوژه جدید فعالان فضای مجازی و شبکههای اجتماعی شده و در گاهی اوقات نیز روزنامهنگاران در رسانههای رسمی مکتوب نیز به این موضوع میپردازند.
همه ما میدانیم که شهرداری نهادی عمومی، غیردولتی، محلی و خودکفا است و مانند دیگر نهادهای دولتی از بودجه دولتی استفاده نمیکند به همین دلیل باید دارای درآمد محلی برای اداره خود باشد و شورای شهر به عنوان نمایندگان مردم وظیفه انتخاب شهردار و نظارت بر عملکرد شهرداریها را بر عهده دارند.
از آنجایی که حوزه فعالیتهای شهرداریها بسیار گستردهتر از سایر دستگاههای اجرایی و خدماترسانی سطح کشور بوده و در بعضی از منابع مدیریت شهری بیش از 300 سرفصل کاری و خدماتی برای آن تعریف شده، لازم است شهردار آن سابقه شهرداریچی و تجربه مدیریت شهری را داشته و سیاسیکردن شهرداریها و دستهبندی بین احزاب و گروهها و انتخاب شهرداران «دمستادی» معضل بزرگی است که متاسفانه رنگ و بوی آن در بسیاری از شهرها دیده شده و پرسنل شهرداریها نیز از این موضوع گلهمند هستند.
علاوه بر این موضوع سیاسی یادشده، متاسفانه داستان انتخاب مدیران بومی و غیربومی البته از نگاه جغرافیایی، گاهی اوقات اصل انتخابهای درست را به حاشیه میبرد.
ولی با این اوصاف و در این مقطع بیپولی شهرداریها و رکود درآمدی این حوزه با توجه به رکود ساخت و ساز و معاملات ساختمانهای شهری
البته همه ما میدانیم که فعالیتهای تخصصی در هر سازمان و اداری را بدنه کارشناسی و معاونین متخصص انجام میدهد و شخص مدیر سازمان یا دستگاه تنها نقش هماهنگی و تدوین سیاستهای کلی و اولویتبخشی فعالیتهای اداری را انجام میدهد، مثلا در جهاد کشاورزی که سازمانی تخصصی هم هست حوزه فعایتهای باغی با کشاورزی و دامداری و فعالیتهای اقتصادی روستاییان و …..بسیار متفاوت می باشد
شخص شهردار فقط و فقط به عنوان هماهنگکننده باید به علم مدیریت آگاه باشد و دارای شم مدیریتی قوی و دارای ارتباطات برونسازمانی حسابشدهای باشد، چرا که اگر بخواهیم حوزههای تخصصی شهرداری را تفسیر کنیم، اکثر تخصصهای دانشگاهی را برای شهرداری نیاز داریم مثلا موضوع خودگردانی مالی شهرداری نیاز شدیدی به علم اقتصاد و مالی دارد،
مسایل پروژههای فنی نیازمند علم عمران، موضوع های معماری و شهرسازی نیازمند سواد شهرسازی، مسایل خدمات شهری و پسماند نیازمند سواد بهداشتی، مسایل فرهنگی و اجتماعی نیازمند تخصص علوم فرهنگی و اجتماعی، موضوعات حمل و نقل عمومی و ترافیک نیازمند سواد ترافیکی و مسائل فضای سبز نیز نیازمند، حداقل سواد کشاورزی و مسایل آتشنشانی نیز نیازمند تخصص امدادی است و دیگر حوزههای مختلف که اینجا فرصتی برای تفسیر آنها نیست، پس با این اوصاف کاربردیترین رشته تحصلی برای شهرداربودن رشته مدیریت است تا بتوانند با علم مدیریت معاونین و سازمانهای متخصص را در مدیریت شهری هماهنگ کرده و با فضای برونسازمانی شهرداری در پیشبرد برنامههای مدیریت شهری نقشآفرینی نماید.
در این یاداشت به هیچ وجه در فکر متقاعدکردن اعضای شورای شهر برای انتخاب فرد خاصی به عنوان شهردار نیستیم آنچه در تحقیقات میدانی از پرسنل شهرداری به عمل آمده این است که پرسنل شهرداری به شدت مخالف انتخاب شهردار سیاسی و مورد سفارش فلان گروه و دسته هستند، بویژه کسانی که سابقه حداقل یک دهه خدمت در شهرداری را ندارند چون مردم سطح شهر نیز فقط و فقط کار و تلاش میخواهند و اصلا برایشان مهم نیست که شهردار کجایی و چه جناحی باشد.
البته فراموش نکنیم، تعدادی از شهروندان در فعالیتهای فضای مجازی مسایلی را مطرح میکنند که کاملا مشخص است به دنبال منافع شخصی و گروهی فلان جناح و دسته هستند، لذا با توجه به تکراریبودن اعضای این گروهها و کانالها در تمام سطح استان گیلان جامعه آماری این افراد به پنج هزار هم نمیرسد که اگر غیرفعالها را از آن خارج کنیم حدود دو هزار نفری میتوانیم در سطح استان در فضای مجازی ببینیم که بدون تخصص رسانهای و رعایت تکنیکهای رسانهای و بدون اشاره به منابع موثق در حمایت و تخریب برخی افراد به عناوین مختلف مینویسند که در مدیریت استان یک میلیون و 500 هزار نفری نقشی نداشته و حقیقتا افکار عمومی هم زیاد به این فضا بویژه در انتخاب مدیران توجه ندارند.
مساله این است که شورای شهر باید بر اساس منافع شهر و تضمین موفقیت مدیریت شهری ، باید کسی را انتخاب کنند به عنوان شهردار جدید که اولا با سیستم مدیریتی شهرداری آشنا باشد، دوما از شهردار کنونی باتجربهتر و مدیرتر باشد ، سوما برنامهای برای نجات این رکود اقتصادی مدیریت شهری داشته باشد و یا اینکه حداقل در حوزه جذب سرمایهگذار در این شهر حرفی برای گفتن داشته باشد و در نهایت برای حفظ اقتدار این نهاد مردمی در بین سایر دستگاهها و نهادهای دولتی دارای وجههای باشد و در حفاظت از حق و حقوق شهرداری نام و نشانی داشته باشد.
انتخاب شهردار بر اساس معاملههای سیاسی و گروهی و بهانههای واهی، فقط به ضرر شهر است که متاسفانه در بسیاری از شهرها شهروندان این رویدادها را دیدهاند.
هرچند شوراهای اسلامی در ایران هنوز نتوانستهاند به طور کامل از اختیارهایی که شوراهای محلی در کشورهای توسعهیافته دارند، برخوردار شوند و اقتدار و صلاحیت آنان همچنان حداقل باقی مانده است؛ با این حال، اعمال همین اقتدار حداقلی نیز گاه با مشکلاتی روبهرو میشود.
یکی از مواردی که تأثیر فروانی در تحقق مردمسالاری محلی دارد، انتخاب شهردار، بویژه در کلانشهرها و مراکز استانهاست.
دلیل این حساسیت، مهمبودن جایگاه شهرداری به عنوان بازوی اجرایی شوراهاست. یکی از مؤلفههای مهمی که انتخاب شهرداران را در قانون اساسی متبلور میسازد، قدرت الزامآور تصمیمات شوراها در حوزه اختیارات قانونی است.
این روزها اعضای شورای شهر رشت و تالش به دنبال انتخاب شهردار جدید هستند امیدواریم با دقت کامل و مطالعه و بررسی تمام جوانب شهردار جدید را انتخاب نمایند .